دود کن اسپند و عنبر در هوای عاشقونــــــــه
اشکِ چشمت چکه کرده روی دردم دل می دونه
***
عطر دودی تو مشامم تو همون عطسه و آهی
بار سنگینِ دلم رو پرت کردی در سه راهــی
***
اخه راحت تو نشستی با خیالت آرمیــدی
مثل ماه و مثل حوری مزه ی غمُ ندیدی
***
اومدی خوش اومدی تا بی نهایت در دیارم
اومدی با غمگساری باغ و بستانِ بهــارم
***
فکر نمی کردم تو بودی با صدایت جان پریده
دل حسودان صد شراره مهرِ من با تو ندیده
***
جمع کردم غصه هامُ دوختم فتقِ کـــلام
در کنارت بی زبانم چه عجب دادی سلام
***
تو می دونی شهدِ عشقت در دلم قصری بنا کرد
خوشا بر زنبورِ گلهات بوستانی را صفا کـــــرد
***
مک زدی قوتِ قلبم قدرتم کم کم بریدی
رفتی و با رفتنت رو عقلمُ از سر کشیــدی
***
چه کنم دیوونه وارم پشتِ سایه هات دویدم
با تبسّمت یه لحظه لذتِ عشقُ چشیـــدم
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 03/12/1391
:: برچسبها:
لذّتِ عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 1870
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2